|
|
 |
افراد آنلاين: |
 |
بازدیدکنندگان:
50 |
 |
اعضا:
0 |
 |
کل:
50 |
|
|
|
|
|
فعالیتهایی برای رشد مهارتهای اجتماعی در اردو و اردوگاه - قسمت هفتم - تلاش کردن بهمنظور کسب تجربه (طراحی برنامهها و فعالیتهای شمارهی 16)طراحي برنامهها و فعاليتها |
|
|
|
 |
|
از جملهی فعالیتهای مناسب در طبقهی «تلاش کردن بهمنظور کسب تجربه» (Try it Out) - که موجب آموزش مهارتهای اجتماعی در زمینهی گفتگوهای متقابل در شرکتکنندگان در اردو و اردوگاه میشود - میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: - فعالیتهای آغازین (Starters)؛ - بالاتر از اوج (Over the Top)؛ - هماکنون دوباره آن را یاداوری کنید! (Now Say it Again)؛ - همه با هم (All Together).

|
فعالیتهایی برای رشد |
مهارتهای اجتماعی در اردو و اردوگاه |
قسمت هفتم - تلاش کردن بهمنظور کسب تجربه |
. .
|
مترجم: محمد ابراهيم عليمرداني
منبع: اين مطلب ترجمهاي است از:
Hutchings, Sue; Comins, Jayne; Offiler, Judy; "The Social Skills Handbook: Practical Activities for Social Communication"; Speechmark Publishing Ltd; 1991. |
. . .
.
|
سه عامل اصلی وجود دارد که موجب میشود به ارتباط نیاز داشته باشیم: شخصیت (Identity)، کنترل (Control) و پذیرفته شدن (Acceptance).
مهارتهای اجتماعی (Social Skills) عبارت است از: توانایی برقراری ارتباط (Communication)، ترغیب به انجام امری (Persuade) و عمل متقابل با دیگر اعضای جامعه بدون تعارض غیرضروری (Interact) یا عدم هماهنگی (Undue Conflict).
موارد ذیل را میتوان از جملهی ویژگیهای اصلی ارتباط برشمرد: - ارتباط، عملی ارادی بهسمت هدفی عمدی است؛ - ارتباط میتواند تعیینکنندهی این امر باشد که فرد بر زمان (When)، فاعل (Who) و چگونگی (How) ارتباط متقابل تأثیرگذار است؛ - در گسترهای از موقعیتهای ارتباطی به مهارتهای مختلف و متناسب در زمینهی ارتباطهای اجتماعی (Adaptable Different Social Communication Skills) نیاز است و ممکن است بسته به عوامل بینفردی (Interpersonal Factors)، محیطی (Environmental Factors) یا فرهنگی (Cultural Factors)، تنوع داشته باشد؛ - زبان بدن و زبان کلامی صحیح و - تمرین و تقویت مثبت.
ارتباط میتواند با بهبود مهارتهای اجتماعی و با تمرین و تقویت مثبت متحمل رشد شود.
یادگیری یک مهارت ارتباطی جدید، نیازمند تمرین است؛ تمرین مفیدی که در آن تلاش شود یادگیرندگان سازگاری یا تفوق یابند (Emulate) و فرصتهایی برای تمرین یک سلسله مراحل برای آنان فراهم شود که همراه با پشتیبانی (Support) و تشویق و دلگرمی (Encouragement) باشد.
اگر بخواهیم به مدلی جهت یادگیری مهارتهای ارتباطی بپردازیم میتوانیم از مراحل ذیل اشاره کنیم: مرحلهی اول - نشان دادن (Demonstration)؛ مرحلهی دوم - تمرین دادن (Practice)؛ مرحلهی سوم - ارائهی رهنمود (Guidance) و - مرحلهی چهارم - ارائهی بازخورد (Feedback).
شایستگی اجتماعی کلمهای است که اساساً از مهارتها، دانشها و نگرشها تشکیل یافته است و موجب میشود یک فرد با عملکرد اجتماعی (Social Performance) زمانی که در زمینههای متفاوت (Different Contexts) قرار میگیرد سازگاری داشته باشد.
انتظار انسانی از ارتباط با دیگران با یک غریزهی اجتماعی و ذاتی سوق داده میشود. نیاز به شناخت اجتماعی با دیگران (Identify Collectively with Others) وجود دارد و ارزشها (Values) در مفهوم جامعه قرار داده میشود.
رفتار انسان عمدتاً با مشاهدهی دیگران و پیروی از مثالشان کسب میشود.
انسانها میتوانند مبانی کلیدی و مهمی از یک مهارت را جداسازی کنند و آن را در موقعیتهای جدید و موقعیتهای دیگری بهکار برند که خود آغازگر و مبتکر آن باشند (Another Novel and Self- Initiated Situation)..
انسانها اساساً با یک نیازی هدایت میشوند که توسط دیگران تقدیر از آنها صورت گیرد و این امر با بهرسمیت شناختن به اشکال ذیل تحقق مییابد: جسمی یا فیزیولوژیکی.
افراد دارای توانایی تأثیرگذاری کامل نسبت به پاسخهایشان در موقعیتهای اجتماعی (Social Situations) هستند.
انسانها بهعنوان افراد دارای ظرفیت توسعهی نفس (Self- Development) و دستیابی به حداکثر تواناییهایشان بهعبارت دیگر خودشکوفایی (Self- Actulization) هستند.
تعلق (Belonging) و ارتباط (Relation) با دیگران از نیازهای بنیادین انسان محسوب میشوند. کسب مهارتها با تمثیل از دیگران بسیار تحتتأثیر قرار میگیرد. انگیزش (Motivation) یک عامل مهم برای آغاز عمل است. بازخورد گرفتن، عاملی مهم برای یادگیری پیشرفت و حفظ آنچیزی است که آموخته میشود.
اگر بخواهیم از فواید کار گروهی (Group Work) نام ببریم میتوانیم به موارد ذیل اشاره داشته باشیم: - فراهم آوردن پشتیبانی از اعضای گروه (Providing Peer- Group Support)؛ - ارائهی مدلهای نقش متنوع (A Variety of Role Models)؛ - تسهیل در استفادهی ضروری و فوری از مهارتها (Facilitates Immediate Use of Skills)؛ - تأمین منبع قدرتمندی در ارائهی بازخورد و تقویت (Reinforcement) و - استفادهی مؤثر از منابع و سرمایهها (Resources) و همچنین تسهیلات (Facilities).
اندازهی بهینهی اعضای یک گروه بین 5 تا 12 نفر است.
گروههای کوچک میتوانند کمک کنند اعتماد و مشارکت بین اعضا توسعه یابد.
اگرچه مدل هماهنگ عمومي بروس تاكمن (Bruce Tuckman) راهنمایی توصیفی از فرایندهای گروهی محسوب نمیشود مراحل ارائه شده در این مدل، چهارچوبی مفید است که میتواند کمک کند مسائل کلیدی و مهمی که باید رهبران گروه به آن اشاره کنند برجسته شود.
مدل هماهنگ عمومي بروس تاكمن از پنج مرحله صحبت میکند: مرحلهی اول - تشکیل گروه (Forming)؛ مرحلهی دوم - تغییر ناگهانی (Storming)؛ مرحلهی سوم - بهشکل عادی درآمدن (Norming)؛ مرحلهی چهارم - اجرا و تکمیل (Performing) و مرحلهی پنجم - اصلاح کردن (Adjourning or Ending or Reforming).
در مرحلهی تشکیل گروه (Forming)، شاهد احساسهای ذیل در اعضای گروه خواهیم بود: - اضطراب (Anxiety)، عدم قطعیت و آسیبپذیری (Vulnerability) - اعتماد (Reliance) به رهبر گروه.
اهداف رهبر گروه در مرحلهی تشکیل گروه عبارت است از: - توضیح در مورد اهداف گروه (Purpose of Group)؛ - ایجاد اعتماد مجدد (Reassure) و پشتیبان بودن (Being Supportive)؛- قدردانی از ترسها و دلواپسیها (Apprehension).
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی تشکیل گروه عبارت است از: اول - شناساندن شاخص انتخاب گروه (Identify a Selection Criteria for the Group)؛ دوم - انتخاب روشهای ارزیابی مناسب (Appropriate Assessment Methods) بهمنظور اقدام به رفتار بهشکل فردی یا گروهی؛ سوم - تصمیمگیری در مورد طراحی برنامهی ارتباط اجتماعی (Social Communication Programme)؛ چهارم - برنامهریزی جلسهی اول.
برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی تشکیل تیم - که عبارت است از: انتخاب روشهای ارزیابی مناسب بهمنظور اقدام به رفتار بهشکل فردی یا گروهی - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - مشاهدهی فعالیتهای افراد گروه؛ - استفاده از سیاهههای مقابلهای (Checklists)، شاخصهای رتبهبندی (Rating Scales) و تکنیکهای خود پایشی یا نظارت بر خود (Self- Monitoring Techniques)؛ - انجام امور بهشکل مشارکتی؛ - مصاحبهی چهرهبهچهره؛ - اقدام کردن به ایفای الگوی نقش (Role- Play Enactments).
برای تحقق سومین مسؤولیت رهبر گروه - که عبارت است از: تصمیمگیری در مورد طراحی برنامهی ارتباط اجتماعی (Social Communication Programme) - میتوان به اتخاذ رویکردهای ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - رویکرد ساختاریافته (Structured Approach)؛ - رویکرد نیمهساختاریافته (Semi- Structured Approach)؛ - رویکرد فاقد ساختار (Unstructured Approach).
برای تحقق چهارمین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی تشکیل تیم - که عبارت است از: برنامهریزی جلسهی اول - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - بررسی محل ارائهی تسهیلات؛ - ارائهی راهبردهای کار گروهی؛ - فراهم آوردن رهنمودهای شفاف و آغازین برای اعضای گروه؛ - ارائهی رهنمود و آگاه کردن از فعالیتهایی که باید انجام شود؛ - برنامهریزی و ارائهی توضیح در مورد محتوای برنامهها؛ - شفافسازی در مورد قوانین (Rules)؛ - کاستن اضطراب و اطمینانافرینی (Allay Anxieties and Providing Reassurance)؛ - تشویق کردن به حضور فعال در گروه (Encourage Active Participation)؛ - اطمینان یافتن از حداقل ارتباط مورد نیاز در گروه بین افراد.
اهداف رهبر گروه در مرحلهی تغییر ناگهانی عبارت است از: - برقرار کردن محدودیتها (Establish Limits)؛ - شفافسازی و پاسخگویی به نیازهای افراد..
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی تغییر ناگهانی عبارت است از: اول - انتخاب بهترین روشهای یادگیری مناسب (The Most Appropriate Learning Methods) برای گروه؛ دوم - شفافسازی در مورد نقش اعضا و همچنین رهبران گروه.
اهداف رهبر گروه در مرحلهی بهشکل عادی درامدن عبارت است از: - پرورش روحیهی انسجام (Cohesion)؛ - پیوند برقرار کردن بین ایدهها (Ideas) و خواستهها (Wishes) تا عمل (Action)؛ - دستیافتنی و واقعی نگه داشتن اهداف (To Keep Targets Achievable and Realistic).
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی مرحلهی بهشکل عادی درامدن عبارت است از: اول - تسهیل در انسجام گروهی (Facilitate Group Cohesion)؛ دوم - تسهیل در مشارکت گروهی (Facilitate Group Co- Operation).
برای تحقق اولین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی بهشکل عادی درآمدن - که عبارت است از: تسهیل در انسجام گروهی میتوان به اقدامهای ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - فراهم آوردن بازخورد (Feedback) و تشویق و دلگرمی (Encouragement) برای همکاریهای بهخصوص؛ - بحث کردن دربارهی موضوعهایی نظیر: حضورهای نامنظم و تعارضها بین اعضای گروه؛ - برنامهریزی شروع و پایانهای تعریف شده برای هر جلسه.
برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی بهشکل عادی درآمدن - که عبارت است از: تسهیل در مشارکت گروهی میتوان به اقدامهای ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - تأکید بر مشارکت فعال؛ - سپاسگزاری از همهی اعضای گروه؛ - آماده شدن برای تکرار توضیحها و راهنماییها؛ - استفاده از گسترهای از روشهای یادگیری.
اهداف رهبر گروه در مرحلهی اجرا و تکمیل عبارت است از: - تشویق شرکتکنندگان در فعالیتها؛ - ایجاد تسهیلات برای حل سازندهی مشکلات؛ - انعطافپذیر و پاسخگو بودن در برابر نیازهای افراد (To Remain Flexible and Responsive to Individual Needs).
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی اجرا و تکمیل عبارت است از: اول - بهرهبرداری از پیوند برقرار کردن بین تجربههای افراد گروه برای ایجاد دلگرمی در استفاده از مهارتها در زمینهی وسیعتر اجتماعی (In a Wider Social Context)؛ دوم - تشویق کردن به تعمیم مهارتها (Encourage the Generalization of Skills).
اهداف رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن عبارت است از: - اجازه دادن به افراد به ترک گروه؛ - حفظ انسجام و تعهد گروهی (To Maintain Group Cohesion and Commitment)؛ - تسهیل در پایان دادن همراه با یاداوری موارد مثبت و سازنده.
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن عبارت است از: اول - شناسایی روشهای مناسب برای ارزشیابی از نتایج (Identify Appropriate Ways of Evaluating the Outcome)؛ دوم - شناسایی روشهای مناسب برای پیگیری (Identify Appropriate Methods of Follow- up)؛ سوم - بهرهگیری از روشهای اتحاد و همکاری که منجر به ارتقای استفادهی مستمر از مهارتها میشود.
برای تحقق اولین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن - که عبارت است از: شناسایی روشهای مناسب برای ارزشیابی از نتایج - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - ارزیابی مجدد (Re- Assessment)؛ - بهدست آوردن بازخورد (Feedback) از خانواده و بستگان و دیگر اعضای گروه؛ - دستیابی به اهداف شفاف و معین (Clearly Specified Targets).
برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن - که عبارت است از: شناسایی روشهای مناسب برای پیگیری - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - شناسایی یک فرد ارتباطی یا یک کارمند مرتبط (Identify a Contact Person/ Link Worker)؛ - برگزاری جلسهای برای پیگیری بررسیهای انجام شده؛ - فراهم آوردن یک دورهی جدید و اصلاحیافته از فعالیتهای گروهی.
برای تحقق سومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن - که عبارت است از: بهرهگیری از روشهای اتحاد و همکاری که منجر به ارتقای استفادهی مستمر از مهارتها میشود - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد: - بهرهمندی از تجربههای ارتباطی بهعنوان مثال: الگوهای نقش مناسب و واقعی (Relevant and Realistic Role- Plays) و گسترهای افراد درگیر کار گروهی؛ - فراهم آوردن فرصتهای تجربی بیشمار نظیر: فعالیتهای دستگرمی (Warm- ups) و سایر فعالیتها، الگوی نقش، تکالیف منزل؛ - بهرهمندی از اصول تکرار و تقویت مهارتها آنهم بهاندازهای کافی و تأکید بر نکتههای مهم برای موفقیت؛ - اطمینان یافتن از این امر که اعضای گروه بر سودمندی ارتباطهای اجتماعی در جامعه احترام میگذارند و این امر را درک کردهاند که چرا نباید فقط بر کیفیت این ارتباطها تمرکز کنند.
مهارتهای اصلی ارتباط اجتماعی (Basic Social Communication Skills) عبارت است از رفتارهای معمولی است که یک فرد را قادر میکند از لحاظ اجتماعی با دیگر افراد همراه شود.
مهارتهای اصلی ارتباط اجتماعی، چهارچوبی از مهارتها است که میتواند با گذشت زمان با تمرینهای معمول رشد کند. افراد میتوانند بهسمت کسب مهارتهای پیچیدهتری رشد کنند.
همانند یادگیری قواعد گرامر همیشه استثناهایی در قوانین و موقعیتهای اجتماعی ویژه وجود دارد که پاسخهای منحصر به فرد میطلبد.
ارتباط متقابل چشمی مناسب بین دو نفر ناآشنا و غریبه از الگوی ذیل تبعیت میکند: - ارتباط چشمی مختصر؛ - نگاه کردن مختصر به اطراف؛ - ارتباط چشمی دوباره؛ - ارائهی یک پاسخ.
ارتباط چشمی عمیق و طولانیمدت با خیره شدن کنجکاوانه و ثابت و مستقیم همراه است.
ارتباط چشمی ثابت و مستقیم اگر با عصبانیت همراه باشد خصمانه و تجاوزگرایانه تلقی میشود.
ارتباط چشمی خوب: - راهنمایی برای تنظیم سرعت و هماهنگی در گفتگوهای متقابل است و به این امور کمک میکند؛ - علامت راهنما برای تبادل کلام است؛ - بیانگر نوبت افراد در گفتگوهای متقابل است.
ژست خوب: - موجب ایجاد علاقه و دلبستگی به آنچیزی میشود که در حال بیان آن هستیم؛ ژست خوب، امواج و نمایشهای هیجانانگیزی و رنگینی به مطلب میافزاید؛ - به آهنگ گفتگوی متقابل کمک میکند و تأکیدهای احساسی را بدان میافزاید. بهعنوان مثال میتوان به کوبیدن پا در هنگام عصبانیت اشاره کرد.
یک وضعیت بدنی شفاف، مطمئن و هشداردهنده (An Open, Confident and Alert Posture): - بیانگر تمایل به نزدیک شدن و ارتباط برقرار کردن است؛ - افراد را قادر میکند بهصورت چهرهبهچهره، با چهره و خیره شدن و قرار دادن بدن در برابر دیگری، ارتباط متقابل با یکدیگر داشته باشند.
ارتباط نزدیکتر برای گسترش ارتباط از فاصلهی اجتماعی (Social Distance) تا حریم شخصی (Intimate Distance) مناسب است.
هدف از برقراری تماس مناسب، تحقق موارد ذیل است: - سلام و علیک کردن و خوشامدگویی؛ - خداحافظی کردن؛ - تبریک گفتن؛ - راهنمایی کردن.
هدف از ظاهر خوب تحقق موارد ذیل است: - اولین اثر از ظاهر یک مربی دارای تأثیر بسیاری است؛ آنهم زمانی که در حال شکلگیری اولین آثار خود بر روی مخاطبان است؛ - لباس پوشیدن بهگونهای که افراد با نقشهای ویژه معمولاً بر تن میکنند (Dressing the Part) انتقالدهندهی تمایل به هماهنگی و انسجام (Fit in) و ارتباط با دیگران (Be Involved) است.
شنیدن خوب در موارد ذیل محقق میشود: - وجود شنوندهی مؤثر؛ - زبان بدن مناسب؛ - آگاه بودن از زبان دیگران.
آغاز و حفظ ارتباط خوب، یک نقطهی آغازین است که ممکن است یک علاقهی مشترک (Shared Interest) یا یک تجربهی مشترک (Common Experience) باشد.
توسعهی یک ارتباط خوب: - حفظ و نگهداری یک تعادل بین نزدیکی و سهمگذاری(Fit) است تا به تفاوتهای افراد احترام بگذارد؛ - اگر میخواهد تحقق یابد نیازمند کمی تعهد(Commitment) و اشتیاق به تداوم آن است.
خودآشکارسازی خوب: - فراهمآورندهی فرصتی برای کشف بنیان درک متقابل شامل: علایق و تجربههای مشترک قبل یا در حالحاضر است؛ - خودآشکارسازی متقابل (Mutual Self- Disclosure) کمک میکند اعتماد رشد یابد و پیشبرندهی ارتباطهای شخصیتر و شفافتر محسوب میشود.
همدلی و همحسی خوب عبارت است از: - ملاحظهی صمیمی دیگران و تمایل به احترام قایل شدن برای نقطهنظرهای دیگران؛ - توانایی تسهیل در ارتباطی شفافتر و مطمئنتر.
نگرش مثبت خوب: - انتقالدهندهی احساس ارزشمند بودن که با درک بهدست میآید و احساس اینکه فرد اهمیت دارد؛ - ارائهی بازخورد مثبت به دیگران میتواند به وسعت بخشیدن به حلقهی اجتماعی (Social Circle) منتهی شود و فرصتی برای ایجاد دوستیهای بیشتر محسوب میشود.
فعالیتهای عملی بسیاری وجود دارد که با آن میتوان مهارتهای اجتماعی را در شرکتکنندگان در اردو و اردوگاه آموزش داد.
فعالیتهای عملی برای آموزش مهارتهای اجتماعی در اردو و اردوگاه را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: - فعالیتهای نگاه کردن و شنیدن (Looking and Listening) و فعالیتهای ابراز احساسها ((Saying How You Feel.
موارد ذیل را میتوان از جملهی اهداف فعالیتهای «نگاه کردن و شنیدن» برشمرد: - افزایش آگاهیهای اعضای گروه از افراد، مکانها و رسومی که موجب ایجاد جامعهی ویژهای از آن افراد میشود؛ - تشویق اعضای گروه به شناسایی سبکهای ارتباطی در افراد.
از جملهی فعالیتهای مناسب در طبقهی «نگاه کردن و شنیدن حرفهای خودمان» (Looking and Listening to Ourselves) - که موجب آموزش مهارتهای اجتماعی در زمینهی گفتگوهای متقابل در شرکتکنندگان در اردو و اردوگاه میشود - میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: ارتباطهای من (My Relationship)؛ خوب و بد (The Good and the Bad)؛ نقشهها (Maps)؛ تجربهی من (My Experience). |
|
|
.
|
مهارتهای اجتماعی (Social Skills) عبارت است از: توانایی برقراری ارتباط (Communication)، ترغیب به انجام امری (Persuade) و عمل متقابل با دیگر اعضای جامعه بدون تعارض غیرضروری (Interact) یا عدم هماهنگی (Undue Conflict).
|
چرا به ارتباط نیاز داریم؟ | سه عامل اصلی وجود دارد که موجب میشود به ارتباط نیاز داشته باشیم:
موارد ذیل را میتوان از جملهی ویژگیهای اصلی ارتباط برشمرد:
ارتباط، عملی ارادی بهسمت هدفی عمدی است. بهعنوان مثال میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
|
هدف کوتاهمدت سؤال از فردی در خیابان برای یافتن مسیر حرکت؛
هدف درازمدت برنامهریزی و سازماندهی تعطیلات.
| ارتباط میتواند تعیینکنندهی این امر باشد که فرد بر زمان (When)، فاعل (Who) و چگونگی (How) ارتباط متقابل تأثیرگذار است. بهعنوان مثال: برقرار کردن یک ارتباط تلفنی و سازماندهی یک ملاقات با یکی از خویشاوندان.
در گسترهای از موقعیتهای ارتباطی به مهارتهای مختلف و متناسب در زمینهی ارتباطهای اجتماعی (Adaptable Different Social Communication Skills) نیاز است و ممکن است بسته به عوامل بینفردی (Interpersonal Factors)، محیطی (Environmental Factors) یا فرهنگی (Cultural Factors)، تنوع داشته باشد. بهعنوان مثال: میتوان به رفتن به یک اردو اشاره کرد.
|
موقعیت غیررسمی در گوشهای از اردوگاه و در جمع گروه کوچکی از افراد نشستن و صحبت کردن همراه با لباس عادی که بهطور اتفاقی انتخاب شده است؛
موقعیت رسمی معرفی شدن به دیگران توسط مربیان همراه با لباسی که هوشمندانه انتخاب شده است.
|
 |
جدول 1 - هدف از ارتباط اجتماعی. |
زبان بدن |
زبان کلامی |
مهارتهای غیرکلامی |
مهارتهای کلامی |
تکمیل میکند. |
ارتباط برقرار میکند. |
بیانگر آنچیزی است که گفته میشود. |
انتقالدهندهی اطلاعات، حقایق، عقاید و احساسها است. |
تأکید میکند. |
شفافسازی میکند. |
بر کلمهها یا عبارتها تأکید میکند. |
طبیعت ارتباط تأییدکنندهی موقعیت و نقش حضار است. |
راهنمایی میکند. بیانکنندهی رعایت نوبت در گفتگوها است.. |
راهنمایی میکند. شامل قوانین پذیرفته شدهی اجتماعی برای گفتگو است؛ از زمان، فاعل و چگونگی گفتگو صحبت میکند. |
جایگزین میکند. بیان نمادین کلمهها یا عبارتهای گفته شده ریشههای موارد تشریفاتی بخشی از میثاق اجتماعی است. |
بهتمامی محقق میکند. تأمینکنندهی نیازهای مورد درخواست انسانی است که مورد پسند دیگران بوده و برای ایجاد دوستیها است. |
 زبان بدن و زبان کلامی صحیح ویژگی دیگر ارتباط آن است که با یک ارتباط متقابل و مؤثر (Effective Interaction) همراه میشود که به صحیح بودن زبان بدن (غیرکلامی) (Body Language) و زبان کلامی (Verbal Language) بستگی دارد. بهعنوان مثال: تعریف و تحسین کردن بهمنظور بیان واقعی و دقیق (Sound Genuine Expression) و همچنین حالت چهره (Facial Expression) و موقعیت بدنی متناسب با آنچه در حال بیان آن هستیم.
تمرین و تقویت مثبت ارتباط میتواند با بهبود مهارتهای اجتماعی و با تمرین و تقویت مثبت متحمل رشد شود. بهعنوان مثال: در یادگیری یک ارتباط تلفنی، مراحل مختلفی وجود دارد که میتواند شناسایی شود و تمرین در هر مرحله بهصورت مجزا انجام شود (جدول 1) [هارگی و غیره؛ 1363 شمسی (1984 میلادی)].
|
کسب مهارتهای ارتباطی، اجتماعی | یادگیری یک مهارت ارتباطی جدید، نیازمند تمرین است؛ تمرین مفیدی که در آن تلاش شود یادگیرندگان سازگاری یا تفوق یابند (Emulate) و فرصتهایی برای تمرین یک سلسله مراحل برای آنان فراهم شود که همراه با پشتیبانی (Support) و تشویق و دلگرمی (Encouragement) باشد.
تمرکز بر عملکرد (Performance) بهتنهایی اغلب برای تضمین دستیابی به اهداف درازمدت کافی نیست. این امر اهمیت دارد که از تمایل افراد برای موفقیت (Achievement) و بهبود (Improvement) بهرهبرداری شود و کنترل فعالتری بر محیط اجتماعی یادگیرندگان وجود داشته باشد.
اگر بخواهیم به مدلی جهت یادگیری مهارتهای ارتباطی بپردازیم میتوانیم از مراحل ذیل اشاره کنیم:
|
برپا و اداره کردن گروهها | اگر بخواهیم از فواید کار گروهی (Group Work) نام ببریم میتوانیم به موارد ذیل اشاره داشته باشیم:
|
- فراهم آوردن پشتیبانی از اعضای گروه (Providing Peer- Group Support)؛ - ارائهی مدلهای نقش متنوع (A Variety of Role Models)؛ - تسهیل در استفادهی ضروری و فوری از مهارتها (Facilitates Immediate Use of Skills)؛ - تأمین منبع قدرتمندی در ارائهی بازخورد و تقویت (Reinforcement)؛ - استفادهی مؤثر از منابع و سرمایهها (Resources) و همچنین تسهیلات (Facilities). | اندازهی بهینهی اعضای یک گروه بین 5 تا 12 نفر است. گروههای کوچک میتوانند کمک کنند اعتماد و مشارکت بین اعضا توسعه یابد.
|
مدل هماهنگ عمومي «بروس تاكمن» - ديناميك كار گروهي | مراحل پنجگانهی تاکمن برای رشد گروه اشعار میدارد که اداره کردن یک گروه نهتنها شامل محتوای جلسهها است بلکه همچنین گروه بهتنهایی با گذشت زمان دچار تحول میشود.
اگرچه مدل هماهنگ عمومي بروس تاكمن (Bruce Tuckman) راهنمایی توصیفی از فرایندهای گروهی محسوب نمیشود مراحل ارائه شده در این مدل، چهارچوبی مفید است که میتواند کمک کند مسائل کلیدی و مهمی که باید رهبران گروه به آن اشاره کنند برجسته شود.
بهعنوان یک رهبر گروه، فرایند کار کردن بهشکل مشارکتی در یک گروه ممکن است شبیه حفظ قلمرو (Territory) باشد؛ اما اعضای جدید گروه ممکن است ذهنشان کاملاً متمرکز بر عدم قطعیتها (Uncertainities) شود.
میتوان از سیاههی مقابلهای (Checklist) ذیل برای پیمودن مراحل رشد گروه در مدل هماهنگ عمومي بروس تاكمن بهره برد تا خط سیر تمرکزها مشخص شود و مسائل محتوایی و فرایندی برای رهبران گروه مشخص شود.
مدل هماهنگ عمومي بروس تاكمن از پنج مرحله صحبت میکند:
|
مرحلهی اول - تشکیل گروه (Forming)؛ مرحلهی دوم - تغییر ناگهانی (Storming)؛ مرحلهی سوم - بهشکل عادی درآمدن (Norming)؛ مرحلهی چهارم - اجرا و تکمیل (Performing)؛ مرحلهی پنجم - اصلاح کردن (Adjourning or Ending or Reforming). |
زمانی که افراد یک گروه ابتدا جمع میشوند بهصورت موقت در کنار هم قرار میگیرند و بهدنبال هماهنگی با هم هستند. به علت اینکه ساختار گروهی در آنان شکل نگرفته است اعضا تمایل دارند بهشکلی مستقل فعالیت کنند. لذا بهدنبال اجتناب از سردرگمی هستند؛ این امر در نتیجهی عدم تعهد اعضا به اهداف گروهی است. معمولاً بهرهوری در این مرحله، پایین است.
در مرحلهی تشکیل گروه، تمرکز افراد گروه بر موارد ذیل است:
|
- چه کاری در آینده انجام خواهیم داد؟ - چرا باید این کار را انجام دهیم؟ |
در مرحلهی تشکیل گروه (Forming)، شاهد احساسهای ذیل در اعضای گروه خواهیم بود:
|
- اضطراب (Anxiety)، عدم قطعیت و آسیبپذیری (Vulnerability)؛ - اعتماد (Reliance) به رهبر گروه. |
اهداف رهبر گروه در مرحلهی تشکیل گروه عبارت است از:
|
- توضیح در مورد اهداف گروه (Purpose of Group)؛ - ایجاد اعتماد مجدد (Reassure) و پشتیبان بودن (Being Supportive)؛ - قدردانی از ترسها و دلواپسیها (Apprehension). |
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی تشکیل گروه عبارت است از:
|
اول - شناساندن شاخص انتخاب گروه (Identify a Selection Criteria for the Group)؛ دوم - انتخاب روشهای ارزیابی مناسب (Appropriate Assessment Methods) بهمنظور اقدام به رفتار بهشکل فردی یا گروهی؛ سوم - تصمیمگیری در مورد طراحی برنامهی ارتباط اجتماعی (Social Communication Programme)؛ چهارم - برنامهریزی جلسهی اول. |
برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی تشکیل تیم - که عبارت است از: انتخاب روشهای ارزیابی مناسب بهمنظور اقدام به رفتار بهشکل فردی یا گروهی - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
برای تحقق سومین مسؤولیت رهبر گروه - که عبارت است از: تصمیمگیری در مورد طراحی برنامهی ارتباط اجتماعی (Social Communication Programme) - میتوان به اتخاذ رویکردهای ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
برای تحقق چهارمین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی تشکیل تیم - که عبارت است از: برنامهریزی جلسهی اول - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
مرحلهی دوم - تغییر ناگهانی | اولینباری که اعضای گروه بهدنبال شناخت یکدیگر هستند شروع به درک و فعالیت براساس تفاوتهایشان میکنند؛ صبرشان کمتر شده است و سردرگمیهایشان فزونی یافته است. افراد بهدنبال شفافیت ساختاری هستند در دینامیک گروهی هستند. اگرچه این مرحله میتواند سخت باشد ولی فرصتهای عالیای برای تشکیل گروه ایجاد میکند.
در مرحلهی تغییر ناگهانی (Storming)، تمرکز افراد گروه بر موارد ذیل است:
|
- چگونه این امر میتواند محقق شود؟ - تفاوتها بین عقاید (Opinions)، ابراز میشود؛ - تعارض بین اعضای گروه دربارهی مسؤولیتهایشان (Conflict) وجود دارد. |
اهداف رهبر گروه در مرحلهی تغییر ناگهانی عبارت است از:
|
- برقرار کردن محدودیتها (Establish Limits)؛ - شفافسازی و پاسخگویی به نیازهای افراد. |
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی تغییر ناگهانی عبارت است از:
|
اول - انتخاب بهترین روشهای یادگیری مناسب (The Most Appropriate Learning Methods) برای گروه رهبر گروه برای تحقق «انتخاب بهترین روشهای یادگیری مناسب برای گروه» از اقدامهای ذیل بهره میبرد:
دوم - شفافسازی در مورد نقش اعضا و همچنین رهبران گروه. |
|
مرحلهی سوم - بهشکل عادی درآمدن | در حالی که اعضای گروه در حالت سردرگمی در مرحلهی تغییر ناگهانی فعالیت میکنند گروه بهدنبال قواعدی جهت درک تفاوتها است. آن قواعد به هنجارهایی برای رفتارهای ارتباطی تبدیل میشود. در مرحلهی هنجارسازی، هر یک از اعضا بهسمت یک هدف شروع به فعالیت میکند.
در مرحلهی بهشکل عادی درامدن (Norming)، افراد گروه بر موارد ذیل تمرکز میکنند:
|
- ما میتوانیم از عهدهی این کار براییم (We Can Do It!)؛ - آغاز مشارکتهای گروهی؛ - ایجاد تدریجی (Building up) شبکهای از پشتیبانیهای دوطرفه (Mutual Support)؛ - آشنایی و اعتماد (Familiarity and Trust). |
اهداف رهبر گروه در مرحلهی بهشکل عادی درامدن عبارت است از:
|
- پرورش روحیهی انسجام (Cohesion)؛ - پیوند برقرار کردن بین ایدهها (Ideas) و خواستهها (Wishes) تا عمل (Action)؛ - دستیافتنی و واقعی نگه داشتن اهداف (To Keep Targets Achievable and Realistic). |
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی مرحلهی بهشکل عادی درامدن عبارت است از:
|
اول - تسهیل در انسجام گروهی (Facilitate Group Cohesion)؛ دوم - تسهیل در مشارکت گروهی (Facilitate Group Co- Operation). |
برای تحقق اولین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی بهشکل عادی درآمدن - که عبارت است از: تسهیل در انسجام گروهی میتوان به اقدامهای ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی بهشکل عادی درآمدن - که عبارت است از: تسهیل در مشارکت گروهی میتوان به اقدامهای ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
مرحلهی چهارم - اجرا و تکمیل | در مرحلهی اجرا و تکمیل، گروه بهشکلی واحد فعالیت میکند. اتکا به یکدیگر، شخصیت گروهی و وظیفهشناسی نسبت به گروه، ویژگیهای این مرحله را تشکیل میدهد. افراد در این مرحله، همدیگر را بهخوبی میشناسند. ترس از سردرگمی پایین و اطمینان نسبت به یکدیگر و امنیت بالا است. گروه برای اجرای الزامات کار دارای چابکی و بهرهوری در سطح بالایی است.
در مرحلهی اجرا و تکمیل، اعضای گروه بر مسائل ذیل تمرکز خواهند کرد:
|
- ما در حال تحقق آن امر هستیم؛ - همکاری جهت دستیابی به اهداف درازمدت گروهی؛ - تعهد در برابر اعضای گروه و مسؤولیتهایشان. |
اهداف رهبر گروه در مرحلهی اجرا و تکمیل عبارت است از:
|
- تشویق شرکتکنندگان در فعالیتها؛ - ایجاد تسهیلات برای حل سازندهی مشکلات؛ - انعطافپذیر و پاسخگو بودن در برابر نیازهای افراد (To Remain Flexible and Responsive to Individual Needs). |
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی اجرا و تکمیل عبارت است از:
|
اول - بهرهبرداری از پیوند برقرار کردن بین تجربههای افراد گروه برای ایجاد دلگرمی در استفاده از مهارتها در زمینهی وسیعتر اجتماعی (In a Wider Social Context)؛ دوم - تشویق کردن به تعمیم مهارتها (Encourage the Generalization of Skills). |
برای تحقق اولین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی اجرا و تکمیل - که عبارت است از: بهرهبرداری از پیوند برقرار کردن بین تجربههای افراد گروه برای ایجاد دلگرمی در استفاده از مهارتها در زمینهی وسیعتر اجتماعی - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
- ملاقاتهای چهرهبهچهره؛ - استفاده از ابزار، تجهیزات و تسهیلات اجتماعی (Facilities in the Community). | برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی اجرا و تکمیل - که عبارت است از: تشویق کردن به تعمیم مهارتها - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
مرحلهی پنجم - خاتمه یافتن یا اصلاح کردن | خاتمه یافتن، مرحلهی نهایی است که همهی آن به متفرق شدن افراد مرتبط است؛ البته زمانی که کار تمام شده باشد. زمان جشن گرفتن بهواسطهی موفقیت و رشد افراد فرارسیده اشت؛ افراد خودشان را برای مأموریت بعدی آماده میکنند. اعضای گروه احساس میکنند وظیفهای بر دوششان نیست و ارتباطشان با دیگران در حال قطع شدن است. تشکیل نشست یا رویداد دیگر برای اعلام رسمی خاتمهی کار اهمیت دارد.
در مرحلهی - خاتمه یافتن یا اصلاح کردن (Adjourning or Ending or Reforming)، بر روی موارد ذیل خواهد بود:
|
- آیا به اهدافمان دست یافتهایم؟ - عدم اکراه به پایان دادن به اهدافمان؛ - وابستگی به پشتیبانیهای گروهی (Group Support) و تماس اجتماعی (Social Contact). |
اهداف رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن عبارت است از:
|
- اجازه دادن به افراد به ترک گروه؛ - حفظ انسجام و تعهد گروهی (To Maintain Group Cohesion and Commitment)؛ - تسهیل در پایان دادن همراه با یاداوری موارد مثبت و سازنده. |
مسؤولیتهای رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن عبارت است از:
|
اول - شناسایی روشهای مناسب برای ارزشیابی از نتایج (Identify Appropriate Ways of Evaluating the Outcome)؛ دوم - شناسایی روشهای مناسب برای پیگیری (Identify Appropriate Methods of Follow- up)؛ سوم - بهرهگیری از روشهای اتحاد و همکاری که منجر به ارتقای استفادهی مستمر از مهارتها میشود. | برای تحقق اولین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن - که عبارت است از: شناسایی روشهای مناسب برای ارزشیابی از نتایج - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
- ارزیابی مجدد (Re- Assessment)؛ - بهدست آوردن بازخورد (Feedback) از خانواده و بستگان و دیگر اعضای گروه؛ - دستیابی به اهداف شفاف و معین (Clearly Specified Targets). | برای تحقق دومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن - که عبارت است از: شناسایی روشهای مناسب برای پیگیری - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
- شناسایی یک فرد ارتباطی یا یک کارمند مرتبط (Identify a Contact Person/ Link Worker)؛ - برگزاری جلسهای برای پیگیری بررسیهای انجام شده؛ - فراهم آوردن یک دورهی جدید و اصلاحیافته از فعالیتهای گروهی. | برای تحقق سومین مسؤولیت رهبر گروه در مرحلهی خاتمه یافتن یا اصلاح کردن - که عبارت است از: بهرهگیری از روشهای اتحاد و همکاری که منجر به ارتقای استفادهی مستمر از مهارتها میشود - میتوان به موارد ذیل بهعنوان مثال اشاره کرد:
|
- بهرهمندی از تجربههای ارتباطی بهعنوان مثال: الگوهای نقش مناسب و واقعی (Relevant and Realistic Role- Plays) و گسترهای افراد درگیر کار گروهی؛ - فراهم آوردن فرصتهای تجربی بیشمار نظیر: فعالیتهای دستگرمی (Warm- ups) و سایر فعالیتها، الگوی نقش، تکالیف منزل؛ - بهرهمندی از اصول تکرار و تقویت مهارتها آنهم بهاندازهای کافی و تأکید بر نکتههای مهم برای موفقیت؛ - اطمینان یافتن از این امر که اعضای گروه بر سودمندی ارتباطهای اجتماعی در جامعه احترام میگذارند و این امر را درک کردهاند که چرا نباید فقط بر کیفیت این ارتباطها تمرکز کنند. |
در جدول 2 برخی از نکتههای مهم و کلیدی، خلاصهسازی شده است.
جدول 2 - خلاصهای از مهارتهای مورد نیاز برای تشکیل گروه. |
|
مهارتهای اصلی |
مهارتهای پیچیده |
شناسایی مشکلات ویژه |
دامنهی محدودی از مهارتها از جمله موارد ذیل: - یادگیری اجتماعی معیوب و ممنوع (Faulty or Impeded Social Learning)؛ - فقدان فرصتها برای اجتماعی شدن (Lack of Opportunities to Socialize)؛ - فقدان الگوهای نقش مناسب. |
دامنهی بهکار رفته از مهارتها از جمله موارد ذیل: - فقدان اعتماد به نفس در مهارتهای ویژه؛ - اضطراب در موقعیتهای اجتماعی (Anxious in Social Situations)؛ - استحکام مثبت و در عین حال ناکافی و فرصتهای تجربه |
ویژگیهای برنامه |
- مراحل اول برنامه، نیازمند تکرار متعدد و استحکام نکتههای اصلی است. |
- برنامههای منحصر به فرد (Individualized Programmes)؛ - دارای انعطافپذیری بیشتر؛ - برپا شده برپایهی نیازهای شناسایی شده توسط گروه. |
دامنهی تمرکز |
- جلسههای کوتاه 30 تا 45 دقیقهای - جلسههای طولانی میتواند همراه با تنفس با صرف چای یا غیره باشد. |
- جلسههایی طولانی بهمدت یک یا دو ساعت. |
دامنهی زمانی |
- برنامه ممکن است در یک دورهی زمانی بهعنوان مثال چند هفته یا چند ماه گسترش یابد. - ممکن است به جلسههای بازنگری یا جلسههای اضافی نیاز باشد. |
- ممکن است برنامهای متمرکز متشکل از یکسلسله جلسههای کوتاه یا در قالب کارگاهی امکانپذیر باشد. |
انواع فعالیتها یا تمرینها |
- برنامه ممکن است شامل دامنهای از فعالیتها یا بازیهای مناسب باشد. - از گیر افتادن و از دست دادن علایق اعضای گروه اجتناب شود. - هدف، دستیابی به سطح دسترسپذیر باشد. |
تنوعی از روشهای یادگیری نظیر موارد ذیل میتواند مورد استفاده قرار گیرد: - الگوی نقش - بحثهای گروهی - ارائهی بازخورد از فیلمهای ویدیویی - تکالیف حلمسأله. |
بازخورد و استحکام مجدد |
- ارائهی بازخورد و ایجاد انگیزه از طرف رهبر گروه و دیگر اعضای گروه برای تداوم انگیزش، اهمیت دارد. - پیشرفت و استحکام ممکن است تدریجی باشد؛ لذا استحکام مجدد در طول زمان، امری حیاتی است. |
- نسبت به ایجاد انگیزه در تقویت و استحکام خود (Self- Reinforcement) اقدام شود. - هر یک از اعضای گروه میتوانند زیرنظر گرفتن و قدردانی از پیشرفت خود (Monitor and Appreciate Own Progress) را بیاموزند. |
پشتیبانی |
- برقرار کردن محیطی که در آن از نظرها و ایدههای اعضای گروه استقبال و از قضاوت در مورد اعضای گروه اجتناب شود؛ - تشویق به ارتباط با کارمندان، افراد حرفهای دیگر در امر سلامت، بستگان و دوستان. |
- اعضای گروه ممکن است در بیرون از جلسهها، فضایی برای پشتیبانی از یکدیگر ایجاد کنند؛ بهعنوان مثال از طریق تلفن و تسهیل سایر بسترهای ارتباطی. |
فعالیتهای عملی بسیاری وجود دارد که با آن میتوان مهارتهای اجتماعی را در شرکتکنندگان در اردو و اردوگاه آموزش داد. این فعالیتها را میتوان به دستههای ذیل طبقهبندی کرد:
|
فعالیتهای نگاه کردن و شنیدن (Looking and Listening).
فعالیتهای ابراز احساسها (Saying How You Feel).
|
| | | |